به گزارش مشرق به نقل از فارس، اندیشکده محافظهکار «هادسن»، در مقالهای به قلم «ایروین استلزر» عضو ارشد و مدیر مطالعات سیاست اقتصادی در این اندیشکده، مینویسد؛ نشریه «نیویورک تایمز»، در گزارشی از وابستگی بیشتر آمریکا به نفت عربستان گفته اما به این موضوع اشاره نکرده که این وابستگی، در نتیجه دستور توقف موقتی حفر در خلیج مکزیک و اجتناب از پذیرش ساخت خط لوله «کی استون»، از میدانهای نفتی کانادا به آمریکا، به وجود آمده است.
* گزارش نیویورک تایمز از نفت عربستان، نمونهای از تعصبات رسانهای است
تعصبات رسانهای مواردی بیش از نقلقولهای ناقص، گزارشهای عامدانه دروغین و کمفروشی حقیقت را در بر میگیرد. اگر شک دارید، شماره هفته پیش مجله نیویورک تایمز را بخوانید که در صفحه اولش گزارش کرده؛ «وابستگی آمریکا به نفت عربستان سعودی دوباره بیشتر میشود؛ با واردات خلیج فارس، نگرانیها در باب مسائل امنیتی افزایش مییابد». اگر فکر میکنید این مطلب ارتباطی به تصمیم رئیس جمهور برای وتو کردن طرح خط لوله «کیاستون» دارد، سخت در اشتباهید، در فکر مطالعه یک گزارش معقولتر باشید.
* واردات آمریکا از عربستان 5 درصد افزایش داشته است
به نظر میرسد واردات ما از عربستان سعودی در حال افزایش است و از 1.9 میلیون بشکه در روز در ماه دسامبر، به 2.6 میلیون بشکه در روز در ماه می رسیده است و اکنون در مقایسه با ماه دسامبر که واردات ما از این کشور 17 درصد کل وارداتمان بود، به 23 درصد افزایش یافته است. «دیوید گلدواین» یکی از مقامات ارشدی که او را هماهنگکننده امور اقتصادی بینالملل در دولت اوباما میدانستند، میگوید: امکان بستن تنگه هرمز، میتواند تهدیدی فیزیکی برای ذخایر آمریکا و همچنین شوک قیمتی در سطح جهانی باشد.
* آمریکا مجبور است خطر واردات نفت از عربستان را به جان بخرد
حال چرا ما داریم چنین خطر اضافیای را به جان میخریم؟ ظاهراً پالایشگاههای ما، روی نفت به شدت خامی که عربستان تولید میکند، کار میکنند، نوعی از نفت که در مکزیک، ونزوئلا، و کانادا نیز هست اما در نقاط تولیدکننده جدید داخل آمریکا که نفت خام سبکتری تولید میکنند، نیست. اما افسوس که تولید در مکزیک و ونزوئلا، در حال کاهش است و فقط میماند کانادا. «چندین کمپانی پالایش نفت لازم دیدهاند که نفت خام بیشتری از عربستان سعودی و کویت بخرند تا کاهش تولید در مکزیک و ونزوئلا و اتصالات لولهای ناکافی بین آمریکا و میدانهای نفتی کانادا جبران شود ... خط لولهها، ظرفیت کافی برای گرفتن تمام آن چیزی که پالایشگاههای خلیج فارس میخواهند برای تأسیساتشان بخرند را ندارد».
* آمریکا مناطق باثبات را رها کرده و سراغ ذخایر مناطق بیثبات رفته
مشکل دیگر اینکه توقف موقتی حفر در خلیج مکزیک، تولید را به اندازه 700 هزار بشکه در روز پایین آورده است، یعنی دقیقاً به همان اندازهای که ما وارداتمان از عربستان را افزایش دادهایم و نیویورک تایمز هم در این مورد میگوید؛ «با چالشهای خود روبرو شده ... و ثبات انرژی عربستان و برنامههای سیاسی را نامعلوم ساخته است». پس ما داریم ذخایر سواحل کانادا و خلیج آمریکا را رها میکنیم و وارداتمان از یکی از بیثباتترین مناطق دنیا را بالاتر میبریم.
* در گزارش نیویورک تایمز هیچ اشارهای به مقصر بودن دولت اوباما نمیشود
حالا بخش جالب قضیه در اینجاست که در این گزارش طولانی و مفصل، هیچ اشارهای به این نکته نمیبینید که دولت «اوباما» دستور توقف موقتی حفر در خلیج مکزیک را صادر کرده است و از صدور اجازه برای ساخت خط لوله «کیاستون» برای واردات نفت از میدانهای نفتی کانادا، همان نفتی که میتواند جایگزین نفت عربستان شود، اجتناب ورزیده است. نه یک جمله، نه حتی یک کلمه به این مسئله اشاره نمیشود. انگار نه انگار که امسال سال انتخابات ماست، که سیاست انرژی یکی از مسائلی است که در مناظرات فراوان مطرح میشود؛ هرچند که ظاهراً مسئله انرژی چندان هم مهم نیست و اگر به خبری که دقیقاً در سمت راست این گزارش نفتی در نیویورک تایمز منتشر شده توجه کنید، میفهمید که مالیاتهای «میت رامنی» به مراتب مهمتر از موضوع انرژی است.
* گزارش نیویورک تایمز از نفت عربستان، نمونهای از تعصبات رسانهای است
تعصبات رسانهای مواردی بیش از نقلقولهای ناقص، گزارشهای عامدانه دروغین و کمفروشی حقیقت را در بر میگیرد. اگر شک دارید، شماره هفته پیش مجله نیویورک تایمز را بخوانید که در صفحه اولش گزارش کرده؛ «وابستگی آمریکا به نفت عربستان سعودی دوباره بیشتر میشود؛ با واردات خلیج فارس، نگرانیها در باب مسائل امنیتی افزایش مییابد». اگر فکر میکنید این مطلب ارتباطی به تصمیم رئیس جمهور برای وتو کردن طرح خط لوله «کیاستون» دارد، سخت در اشتباهید، در فکر مطالعه یک گزارش معقولتر باشید.
* واردات آمریکا از عربستان 5 درصد افزایش داشته است
به نظر میرسد واردات ما از عربستان سعودی در حال افزایش است و از 1.9 میلیون بشکه در روز در ماه دسامبر، به 2.6 میلیون بشکه در روز در ماه می رسیده است و اکنون در مقایسه با ماه دسامبر که واردات ما از این کشور 17 درصد کل وارداتمان بود، به 23 درصد افزایش یافته است. «دیوید گلدواین» یکی از مقامات ارشدی که او را هماهنگکننده امور اقتصادی بینالملل در دولت اوباما میدانستند، میگوید: امکان بستن تنگه هرمز، میتواند تهدیدی فیزیکی برای ذخایر آمریکا و همچنین شوک قیمتی در سطح جهانی باشد.
* آمریکا مجبور است خطر واردات نفت از عربستان را به جان بخرد
حال چرا ما داریم چنین خطر اضافیای را به جان میخریم؟ ظاهراً پالایشگاههای ما، روی نفت به شدت خامی که عربستان تولید میکند، کار میکنند، نوعی از نفت که در مکزیک، ونزوئلا، و کانادا نیز هست اما در نقاط تولیدکننده جدید داخل آمریکا که نفت خام سبکتری تولید میکنند، نیست. اما افسوس که تولید در مکزیک و ونزوئلا، در حال کاهش است و فقط میماند کانادا. «چندین کمپانی پالایش نفت لازم دیدهاند که نفت خام بیشتری از عربستان سعودی و کویت بخرند تا کاهش تولید در مکزیک و ونزوئلا و اتصالات لولهای ناکافی بین آمریکا و میدانهای نفتی کانادا جبران شود ... خط لولهها، ظرفیت کافی برای گرفتن تمام آن چیزی که پالایشگاههای خلیج فارس میخواهند برای تأسیساتشان بخرند را ندارد».
* آمریکا مناطق باثبات را رها کرده و سراغ ذخایر مناطق بیثبات رفته
مشکل دیگر اینکه توقف موقتی حفر در خلیج مکزیک، تولید را به اندازه 700 هزار بشکه در روز پایین آورده است، یعنی دقیقاً به همان اندازهای که ما وارداتمان از عربستان را افزایش دادهایم و نیویورک تایمز هم در این مورد میگوید؛ «با چالشهای خود روبرو شده ... و ثبات انرژی عربستان و برنامههای سیاسی را نامعلوم ساخته است». پس ما داریم ذخایر سواحل کانادا و خلیج آمریکا را رها میکنیم و وارداتمان از یکی از بیثباتترین مناطق دنیا را بالاتر میبریم.
* در گزارش نیویورک تایمز هیچ اشارهای به مقصر بودن دولت اوباما نمیشود
حالا بخش جالب قضیه در اینجاست که در این گزارش طولانی و مفصل، هیچ اشارهای به این نکته نمیبینید که دولت «اوباما» دستور توقف موقتی حفر در خلیج مکزیک را صادر کرده است و از صدور اجازه برای ساخت خط لوله «کیاستون» برای واردات نفت از میدانهای نفتی کانادا، همان نفتی که میتواند جایگزین نفت عربستان شود، اجتناب ورزیده است. نه یک جمله، نه حتی یک کلمه به این مسئله اشاره نمیشود. انگار نه انگار که امسال سال انتخابات ماست، که سیاست انرژی یکی از مسائلی است که در مناظرات فراوان مطرح میشود؛ هرچند که ظاهراً مسئله انرژی چندان هم مهم نیست و اگر به خبری که دقیقاً در سمت راست این گزارش نفتی در نیویورک تایمز منتشر شده توجه کنید، میفهمید که مالیاتهای «میت رامنی» به مراتب مهمتر از موضوع انرژی است.